مرتضی حاجی این هفته مهمان برنامه دستخط بود . وی در این برنامه او در این برنامه از برهه زمانی انتخابات تا مسائل اقتصادی سرزمین حرف به بین آورد .
آنچه میخوانید اهم صحبتهای وزیر آموزش و رویش دولت اصلاحات در این گفتوگو است: *زمانی که انسان تصمیم میگیرد با شرایطی که در طول مقطع آنگاه از آن رخداد میفتد گاهی وضع و اوضاع تغییر و تحول می کند و آن دوران هم در میان کاندیداهایی که مطرح بودند بایستی یک کسی برای حمایت و فعالیت تعیین میشد . تشخیص این بود که جناب آقای شیخ نسبت به دیگر کاندیداها حالت مناسبتری دارا هستند و برای مرز و بوم مفیدتر میباشند . با آن تشخیص راضی هستیم .
*بنا نبود آقای جهانگیری به تیتر کاندیدای کلیدی فعالیت داشته باشند مگر در ارتفاع فعالیتهای انتخاباتی دلیل بهتری پیدا میشد برای این که ایشان قضیه حمایت قرار بگیرد .پشت صحنه تصمیم گیری هنگامی ایشان با آقای شیخ مینشینند به توده بندی و تفاهم میرسند، آنجا امثال مخلوق حضور نداریم و خویش آنها با نیز به توافقاتی رسیدند . این جنبه را من پهنا می کنم .
*انتظار این میباشد کاندیدایی که می آید و وعده به مردم میدهد قبلاً محاسبه کرده باشد که چه اندازه از این وعدهها را قادر است محق نماید . گاهی متاسفانه در فضای تبلیغاتی و سالنهای سخنرانی جو به گونهای تولید میگردد که سخنران یک صحبتهایی که خیلی مطالعه همه جانبه نکرده را مطرح میکندولی بعداً که وارد اجرا میگردد با موانعی برخورد میخورد یعنی همه پیچ و خمهای اجرایی را ندیده هست یا این که موانعتراشیهایی که ممکن بود حادثه بیفتد را پیشبینی نکرده میباشد .
*بالاخره تشخیص رئیسجمهور می باشد و ایشان بایستی پاسخگوی امور اجرایی کشور باشد و طبیعتاً تیمی که می بایست با آن تیم کار کند خودش بایستی تعیین کند . سایر حیث میدهند لحاظ مشورتی هست و یا حیث شخصی هست . آری اینجانب در رابطه بانک مرکزی معتقد بودم بایستی زودتر این تغییرو تحول اتفاق میافتاد و تفکر میکنم شرایط فعلی نیز احساس میگردد که این تغییر و تحول در شرای زودتر حادثه میافتاد ممکن است اثر ها بهتری داشت .
*درباره سازمان مدیر میشنیدیم وزرای متفاوت از این سازمان گلهمند میباشند . حال این که عمق گلهمندی آن ها به چه استدلال و به خواسته می باشد اطلاع ندارم البته این که خیلی از اعضای دولت نسبت به این سازمان گلهمند باشند و آن اداره را مدیر حوزه اقتصادی مرزوبوم بدانند اثرها نیکی ندارد و به این دلیل تاءمل می کردم سر کردگی اداره برنامه و بودجه جزو کاندیداهای تغییر و تحول می بایست باشد .
*{صحبتهایی با آقای طیبنیا شد ظاهرا}من هم شنیدم اما این که واقعا تا کجا این صحبتها پیش رفت را خبر ندارم . به هر حال آقای رئیسجمهور در بین کاندیداهای که قابل تقدیر می باشند دکتر نوبخت را پسندید . اخیراً وزیر بهداشت و درمان به استدلال همین گلهمندی کنار رفت . صحبتهایی که آقای نوبخت کردند اثبات کرد ایراد میان سازمان و وزارتخانه میباشد .
*تا جایی که اینجانب از مجموعه اصلاحطلبان براورد کردم طیف برنده به مضمون اکثریت قوی، نه اکثریت ضعیف، بر این باورند که بایستی دولت را تا روز آخر حمایت کرد و هر کاری از ما ساخته میباشد برای امداد به دولت می بایست انجام دهیم و بدین ترتیب عبور از آقای روحانی در این شرایط به هیچ وجه به مصلحت مملکت می داند نمیشود .
*باید به این نکته هم اعتنا نمائید که آیا اصلاح طلبان (جسارت به نمایندگان عزیز که گزینش شدند نباشد)، مناسبترینها را برای حمایت شدن و ورود به مجلس را انتخاب کردند یا در محدودیتهایی که محدودیتهای احراز صلاحیتهایی که شورای نگهبان معمولاً دشوار صلاحیتها را احراز میکند یعنی کسانی را که سوابق انقلابی پیش از انقلاب داراهستند و دهها سال سابقه مدیریت اجرائی در کشور دارند را می آیند کاندید می شوند ولی صلاحیتشان احراز نمی شود . تصحیح طلبان در واقع مناسبترینهایشان را نمیتوانستند عرضه کنند به استدلال همین نظارتهای استصوابی شورای نگهبان و احراز صلاحیتها می باشد .
* سه شهردار به خویش چشم باید ضعف شورا روئت کرد یا این که . . . آقای نجفی بیماری سراغ ایشان آمد و بدون چاره شد عمل را کنار بگذارد . آقای افشانی ضابطه بازنشستگی آمد و آن ضابطه سبب ساز شد کنار بروند و شاید باید بگوئیم شورا پیشبینی میکرد آقای نجفی ممکن میباشد بیمار شود یا این که . . .
*اعضای شورا با نیز عهدی بستند که شورا را حداقل نگیرند و اگر کار و فعالیت اجرائی به آنها توصیه شد درحال حاضر در دولت یا شهرداری، شورا را برای رفتن به آن پست ترک نکنند . این عهدی است که کردند و رمز این عهدوپیمان ایستاده اند و این جای تهنیت دارااست . احتمالا مطلوب بود در صورتیکه گذشته از این تصمیمگیریها درباره شهرداری تصمیم میگرفتند و کاندیدایی معین میکردند و آن زمان، چنین قراری با هم نمیگذاشتند .
*{آقای الویری میگفت آقای محسن هاشمی امضا نکرده است} عیب ندارد، ولی یک جمع میباشند و بایستی مقید باشند . به نظرم شورا باید ثابت کند در عهدی که میبندد پایدار میباشد و مقام شورا را رده دست دوم نبیند . به نظرم نادرست میباشد در صورتیکه . . .
*حناچی عالی استارت کردند .
* مشکلها مطبوعات شرایط کنونی مشکلات دوچندان خطیر و خیلی سنگین هست و بیشتر نیز به مسائل مالی بازمیگردد . آنقدر دستدست کردند و به اندازهای معطل شد که به این قانون بازنشستگی خورد و زمانی که این ضابطه انتخاب کرده بود، از گروه خارج شدم و اما هنوز نیز کسی آنجا گزینش نشده و هنوز چکهای آنجا را من باید امضا کنم . امضاهای مجاز است و کسی معرفی نشده و طبیعتاً در صورتیکه امضا نکنیم عمل آنجا متوقف میشود، برگه نمیتوانند بخرند، فیلم و زینک نمیتوانند بخرند .
*{یک شایعههایی تولید شد که شما مسئولیت گرفتید پسر خود را بردید} خبرپراکنی کمبود . پسر اینجانب به تیتر مسئول دفتر آنجا بود و به عبارتی بازه هم گفتم با خودم آمده و با خودم نیز میرود، چون نمی خواهم فضای آنجا را شرح دهم که چرا، ولی ضرورت ایجاب کرد این حادثه صورت دهد، طبق به عبارتی کار شد و با اینجانب آمد و با من هم رفت . شرایط فعلی آنجا نیستند پیشین از من بیرون آمد .
*اگر به یاد داشته باشید، جلسهای را آقای خاتمی میخواست در دانشگاه تهران شرکت کند، بارندگی شد و قدری رفتوآمد طاقت فرسا شد و ایشان پاره ای دیر رسید . آنجا در صحبتش اشارهای به این داستان آبگرفتگی شهر کرد که آقای احمدینژاد پرخاشگرانه جواب اعطا کرد . با مخالفت دور از شوخی کلام آقای خاتمی و کنایهای به آقای خاتمی که به جای این که منزل شما فلان جا باشد اگر بهمان جا بود در ترافیک گیر نمیکردید، در واقع خودش را مطرح کرد .
متاسفانه برخی از شخصیتهایی که به عامل ماهیت کارشان باید محبوبیت بیشتری در مردم داشته باشند، محبوبیت آنان کم میشد و تخریبی که از شخصیت آیتالله هاشمی در آن زمان همه پرسی شده بود به عنوان رخ دانشگاهی ایشان (احمدی نژاد) بالا آمد .
*قطعاً هر عملکردی جای عیب گیری داراست و اینطور نمی باشد که نمره آن کاملاً 20 باشد و هیچ ضعفی نداشته باشد . اما همین حالا هم در مردمان پرسوجو فرمائید از دولت آقای خاتمی مردمان به شدت راضی میباشند . تفکر میکردیم که برای مثال عصر آقای شیخ بتواند تکمیل کننده و مقوم آن دستاوردها باشد، در عصر دوم این رخداد تا درحال حاضر نیفتاده و امید است در زمان باقی مانده بعدی یاری کند .
*{قبول دارید بعضا تندرویهای همفکران شما هم ضربه زد مانند مجلس ششم} آره . آقای خاتمی ایشان نیز به این زمینه انتقاد داشت .
*من یک نکتهای به نظرم میرسد که نکته مهمی است؛ موضوع اعتماد می باشد . ما مقداری ضعف اعتماد نسبت به همدیگر داریم . حتی خویش مدیران مدنی باطن دولت نسبت به هم اعتماد ندارند و یک جوری ذیحق پی بردن خویش در کلیه مورد ها می باشد و کماعتمادی نسبت به این کسی که منشاء رسیدگی هست بیطرفانه قضایا را محاسبه نمیکند . چیزهایی تیتر می شود و اتفاقاتی افتاده و درستی و سقم آنها هم در جایی اثبات نمیشود، نه برائتی و خیر محکومیتی . اینها نظیر استخوان لای آسیب میماند . تولید بی اعتمادی در جامعه میکند .